oخطبه حضرت زینب (س) در مجلس یزید لعین

ساخت وبلاگ

به نام خدا

خطبه‌ی زینب در مجلس یزید العین

راوی گوید زینب دختر علی بن ابی طالب علیه السلام برخواست و گفت الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی رسول و آل اجمعین صدق الله بذلک یقول:

سر انجام آنان که بدکرداری کردندبد است چه که آیات خدا را دروغ شمردند و بدان استهزا ورزیدند

به گمانت یزید اکنون که راه‌های زمین و آفاق آسمان را بر ما بستی و مانند اسیران ما را راندی ما پیش خدا خوار شدیم و تو گرامی شدی و برا ی این است که پیش خدا قدر و منزلتی داری ،بینی بالا گرفتی و به گوشه‌ی چشم نگاه می‌کنی و شاد و خرمی که دنیا به طور رو آورده و امورات منظم شده و اکنون ملک و سلطنت ما برای تو مصفا گردیده یواش یواش گفته‌ی خدای عز و جل را فراموش کردی :گمان نبرید آنچنان کسانی که کافراند همانا بدان‌ها مال دادیم که برای آنها بهتر باشد همانا به آنها مال دادیم تا گناه بیفزایند و عذاب الیم از آنها باشد.

این رسم عدالت است که زنان و کنیزان خود را پشت پرده نشانی و دختران رسول خدا را اسیر وار برانی؟

پرده از آن‌ها برگیری و آن‌ها را آشکار نمایی دشمنان آنها را از شهری به شهری ببرند و اهل هر آبگاه و منزل به آنها بنگرند .خویش و بیگانه و دنیّ و شریف در پی دیدار روی آنها باشند و از خود مردی و حمایت کنی، نداشته باشند؟

چه امیدی ست به مراقبت کسی که جگر پاکان را از دهن به در کرده و گوشتش از خون شهیدان روییده ،چگونه در کینه ورزی با خاندان کوه خاندان کوتاهی کند کسی که از روی کبر و دشمنی و کینه به ما نگر نگرد و بی پروا گوید: لا هلوا و و استهلو ا فرجاً ثم قالوا یا یزید لا تشل و بر دندان‌های ابی عبدالله سید جوانان اهل بهشت متوجه گردد با چوب دستی خود بر آن زند چرا چنین نگویی؟ تو که زخم را به من رساندی با ریختن خون ذریه‌ی محمد و ستارگان زمین از آل عبدالمطلب ریشه را کندی

و مشایخ خود را آواز دادی و به گمانت آنها را فرا خواندی و به زودی به سرانجام آنها دچار شوی و آرزو کنی کاش افلیج بودی و گنگ بودی و این گفتار و کردار را نداشتی.

بارخدایا حق ما را بگیر و از کسی که به ما ستم کرد انتقام کش وبر کسی که خود خون ما را ریخت و حامیان ما را کشت خشم فرو ریز و بخدا پوست خود را دریدی و گوشت خود را بریدی و با بار سنگین خونریزی ذریه‌ی پیغمبر و هتک حرمت خاندان و وابستگان او به وی وارد شوی ،آنها که خدا پراکندگی آنها را جمع کند و وا ریختگی آنها را فراهم آورد و حق آنها را بگیرد( گمان مبر آنها که در راه خدا کشته شدن مرده‌اند بلکه زنده‌اند و نزد پروردگار خود روزی خورند ))

خدا بس است که حاکم بر تو باشد و پیغمبر خصم تو باشد و جبرئیل پشتیبان او ،به زودی پدرت که برای تو سلطنت آراست و تو را به گردن مسلمانان سوار کرد بداند که ستمکاران چه بد جا عوض کنند و کدام شما جای بدتری دارید و لشکر ناتوان‌تر اگرچه پیش آمدهای ناگوار مرا به گفتگوی با تو کشانید، من مقام تو را کوچک می‌دانم مثلا سر زنش تو را بزرگ می‌شمارم و سرکوفت تو را بیش به حساب می‌آورم ولی دیده‌ها اشکبار است و سینه ها آتش بار، هلا بسیار عجب است که حزب نجیبان خدا به دست حزب شیطان طلقائ کشته شوند ، این دست‌هایند که خون ما را مشت کرده و این دهان‌ها که گوشت ما را مکیده ،آن تنهای پاک و تابناک است که گرگان به نوبت بر سر آنها آیند .

و کفتاران بر آنها خاک بپراکنند ،اگر ما را غنیمت گرفتی به زودی غرامت تو خواهیم شد آنگاه که نیابی جز کردار دست خود و پروردگار تو ستمکار نیست

به خدا شکوه ببم و بر او توکل کنم، هر دامی داری بنه و هر گامی داری بردار و هر تلاشی داری بکن، به خدا نتوانی ذکر ما را محو کنی وحی ما را از میان ببری و دوره‌ی ما را دریابی و ننگ این حادثه را از خود بشویی، رایت غلط است و روزگارت کوتاه و جمعیت تو متلاشی، روزی که منادی جار کشد الا لعنه الله علی الظالمین حمد از آن پروردگاره جهانیان است که برای اول ما سعادت را ختم کرد با مغفرت و برای آخر ما شهادت را نصیب کرد با رحمت و از خدا خواستارم ثواب آنها را کامل کند و آن را فزونی دهد و جانشینی آنها را بر ما نیکو گرداند زیرا او مهربان است و دوست حسبنا الله ونعم الوکیل

برگرفته از کتاب در کربلا چه گذشت

تالیف دانشمند مرحوم حاج شیخ عباس قمی

اربعین حسینی...
ما را در سایت اربعین حسینی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zinabazade بازدید : 77 تاريخ : يکشنبه 9 بهمن 1401 ساعت: 3:23